گفتگو با سیدعلیروحانی|قدرت تخریب برخی بانکهای خصوصی از زلزله در پایتخت هم بیشتر است
تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۵۴۸۰۳
بانکداری خصوصی در ایران در حالی متولد شد که قوانین و مقرره های لازم برای مواجهه با این نهاد در کشور وجود نداشت. در گفتگو با سیدعلی روحانی معاون اقتصادی مرکز پژوهش های مجلس درباره پیش نیازهای بانکداری خصوصی گفتگو کردیم. - اخبار اقتصادی -
گروه «اندیشه اقتصاد» خبرگزاری تسنیم؛ با شروع دهه هفتاد و با فراگیر شدن موج آزادسازی و خصوصی سازی در دنیا، گفتمان خصوصی سازی در ایران نیز فراگیر و غالب شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تسنیم: قضاوت شما پیرامون عملکرد بانکداری خصوصی در دو دهه گذشته چیست؟ آیا بانک مرکزی و حاکمیت آمادگی لازم برای خصوصی سازی بانکها را داشت؟
خصوصی سازی بانک متاثر از فضای خصوصی سازی در کشور بود نه تحلیل اقتصادی/پیش نیازهای خصوصی سازی بانک ها آماده نبود
روحانی: خصوصی سازی بانکها بیش از آنکه متاثر از تحلیل اقتصادی و نیازسنجی باشد، تحت تأثیر فضای خصوصی سازی در کشور بود و شناخت کافی از بانک حداقل بین سیاستگذاران و تصمیم گیرانی که داشتند این تصمیم را میگرفتند عمومیت نداشت. با خصوصی سازی بانک به مثابه خصوصی سازی یک خودروسازی، یک شرکت فولاد، یک شرکت حوزه کشاورزی و... برخورد می شد. در حالی که بانک ماهیتش با همه شرکتهای دیگری که در اقتصاد هستند متفاوت است زیرا بدهی بانک وجه رایج کشور است. هیچ نهاد دیگری را شما ندارید که بدهی آن نهاد، وجه رایج کشور باشد و چیزی باشد که در معاملات من و شما ابزار تسویه قرار بگیرد. اما بدهی بانک اینطور است.
بانک میتواند بدهی خلق کند و بدهی بانک پول رایج کشور است، نقدینگی کشور است. اینکه یک همچین نهادی را ما با چه استانداردهایی با چه ضوابط کلی، با چه ساختارهای نظارتی، در چه شرایطی خصوصی می کنیم خیلی خیلی موثر است بر سرنوشتی که آن خصوصی سازی بر سرنوشت اقتصاد کشور ایجاد می کند. نکته ام این است که اگر شناخت کافی از بانک وجود داشت و بانک به مثابه خلق کننده واسطه مبادلات پول کشور یا به تعبیر دیگری خلق کننده پول به درستی فهم می شد، ما با تمهید مقدمات به مراتب بیشتری به خصوص در حوزه نظارت بانکی به سمت خصوصی سازی باید حرکت میکردیم، نه با آن تعجیل. به اعتقاد من ما در حوزه خصوصی سازی بانکها اصطلاحا بیگدار به آب زدیم. الان که تقریبا 20 سال از تاسیس اولین بانک خصوصی می گذرد تازه می شود گفت که یک سری مقدماتی را داریم فراهم میکنیم برای اینکه در بانک های خصوصی وقتی انگیزه سهامداران خصوصی در مدیریت آن ها وارد می شود جهت دهی تسهیلات و خلق اعتبار به گونه ای باشد که به نفع اقتصاد باشد.
نمی خواهم بگویم در این 20 سال، بانک های خصوصی خدماتی نداشتند. بله خدماتی هم واقعا داشتند. اما زیانهای جدی بر اقتصاد کشور زدهاند البته نه همه بانک های خصوصی. عرایضم بدین معنا نیست که تمام بانکهای خصوصی بد هستند و همه را باید دولتی کنیم، نه. ولی واقعا بانکهای خصوصی داریم که اثر تخریبی آنها بر اقتصاد کشور از یک زلزله در پایتخت بیشتر است و آثار زیان باری در حوزه تشدید نابرابری و ایجاد تورم برای ما داشتند. لذا معتقدم بانک در کشور در شرایطی خصوصی شد که اولا فهم کاملی نسبت به ماهیت بانک وجود نداشت ثانیا و به تبع آن پیش نیازهای خصوصا در حوزه نظارتی را بر این بانکهای خصوصی را فراهم نکرده بودیم.
تسنیم: استدلال شما درباره اینکه می گویید آمادگی لازم برای خصوصی سازی بانک ها در کشور وجود نداشت چیست؟
روحانی: ببینید بانک، نهادی است که میتواند خلق پول کند. یعنی بدهی بانک پول است. فرض بکنید دو بانک تأسیس کردیم و گفتیم که شما باید کفایت سرمایه تان مثلا 8 درصد باشد. یعنی نسبت سرمایه به کل داراییتان باید 8 درصد باشد. اگر رعایت این نسبت را برای یک شرکتی مثل خودروسازی الزام آورد کنیم، وقتی شرکت دارایی ایجاد کند باید به فکر سرمایهاش هم باشد. این سرمایه را باید از جایی بیاورد. هر سال باید افزایش سرمایه بدهد که آن سرمایه از سود می آید. اگر سود نکند نمیتواند افزایش سرمایه بدهد.
منتهی بانک اینطور نیست. بانک میتواند خودش خلق پول کند و با همان خلق پولی که خودش کرده، افزایش سرمایه بدهد، یعنی چی؟ یعنی بانک میتواند تسهیلات بدهد به سهامدار خودش، حساب بانکی سهامدار خودش را شارژ بکند سپس سهامدارش با همان اعتباری که بانک خلق کرده بیاید در آن بانک افزایش سرمایه بدهد. اگر شما مکانیزم نظارتی برای تشخیص این تخلف نداشته باشید نگاه میکنید میبینید چقدر خوب الحمدالله همه بانکها کفایت سرمایه شان خیلی خوب است. ولی غافل از اینکه اینها دارند با خلق پولی که خودشان انجام دادند افزایش سرمایه میدهند نه با آن چیزی که شما فکر میکنید سودآوریشان است. شبیه این موضوع در دهه 80 در ایران اتفاق می افتاد. ما چندین سال بعد از اینکه بانک خصوصی را تأسیس کردیم تازه ضوابطی گذاشتیم برای اینکه افزایش سرمایه شما نمیتواند از محل تسهیلاتی باشد که خودتان دادید یا از بانک دیگر گرفتید باید از محل آورده نقدی سهامداران باشد که حالا آن هم با دو یا سه دور دست به دست چرخیدن قابل دورزدن است.
یا نمونه ای دیگر؛ بانک چه زمانی می تواند درآمد شناسایی بکند؟ مثلا بانک با نرخ 20 درصد تسهیلات می دهد و این تسهیلات بر نمیگردد و معوق می شود. بانک می گوید خب اشکال ندارد من که درآمدم را قبلا شناسایی کردم. بانک همان موقع که تسهیلات را پرداخت میکند، 20 درصد سودی که برای تسهیلات لحاظ کرده را به عنوان درآمد خودش شناسایی می کند. درحالی که باید این ضابطه را بگذارید که درآمد را زمانی میتوانید شناسایی کنید که تسهیلات واقعا برگشت. این چیزی است که فکر کنم ما قاعده اش را تقریبا 15 سال بعد از تاسیس اولین بانک خصوصی در اقتصاد کشور گذاشتیم با عنوان ضوابط شناسایی درآمد برای بانکها.
اتفاقی که افتاد چی بود؟ این بود که در همان ابتدای دهه نود بانکها تسهیلات می دادند با نرخ 20 درصد و تسهیلات برنمی گشت، ولی درآمدش را شناسایی کرده بودند و با آن درآمد سود شناسایی می کردند و آن سود را بین سهامدار توزیع می کردند. سود تسهیلاتی را که اصلا پولش برنگشته است و کل آن باید زیان می شد. با همان سود افزایش سرمایه می دادند و وضعیت سرمایه خودشان را خوب نشان می دادند. آن تسهیلاتی دیگر برنگشته بود را می گفتند اشکال ندارد، شمایی که تسهیلات گرفتید، 1000 واحد گرفته بودید باید 1200 واحد برمیگرداندید، الان که نمی توانید بازپرداخت کنید منِ بانک، 1200 زدم به حسابت برو سال بعد 1200 به اضافه بیست درصد بیاور. سپس دوباره سال بعد همینطور و سال بعد همینطور. ما با همچین نظام بانکی مواجه بودیم. تازه 10 تا 15سال بعد از تاسیس اولین بانک خصوصی داشتیم آرام آرام قوانین و مقررات مورد نیاز را وضع می کردیم و ابلاغ می کردیم، حالا اینکه اجرا می کردیم بماند.
تسنیم: لطفا درباره طرح مجلس شورای اسلامی در خصوص اصلاح نظام بانکی توضیح دهید؟
ابعاد استقلال و اقتدار بانک مرکزی در مصوبه مجلس افزایش یافت
روحانی: یک طرحی با عنوان طرح جامع بانکداری جمهوری اسلامی ایران اعلام وصول شد که در بخش اولش مربوط به بانک مرکزی بود شامل ساختار بانک مرکزی، رابطه بانک مرکزی با دولت و بانکها. بخش دوم ناظر بر حوزه بانکداری بود که قواعد سهامداری بانکداری، قواعد سرمایه گذاری، تسهیلات دهی و... بود. بخش سومی هم به نام بانک توسعه جمهوری اسلامی بود.
این طرح جامع به این شکل جامع خیلی امکان پیشبرد نداشت و نهایتا به دلایل مختلف تصمیم بر این شد که به 3 بخش تفکیک شود و هر بخش جداگانه پیش برود. بخش اول بخش بانک مرکزی هست که کمیسیون اقتصادی مجلس گزارش شور دوم آن را به صحن علنی مجلس ارسال کرد. این طرح سال گذشته دو شوری شد. یعنی اول در کمیسیون و در صحن مجلس یکبار برای کلیاتش رای گیری میکنند، اگر کلیات آن رای آورد برمیگردد به کمیسیون و کمیسیون جزییاتش را نهایی میکند. سال گذشته کلیات این طرح در کمیسیون و صحن تصویب شد تقریبا یک سال مجدد روی آن کار شد، کل ذینفعان، صاحب نظران، همه روی آن نظر دادند، یک اجماع سیاسی روی آن شکل گرفت. متنی که الان در آمده است تا حد قابل قبولی مورد تایید اجزای مختلف حاکمیت، دولت، مجلس، کمیسیون اقتصادی، وزرات اقتصاد و بانک مرکزی هست. از این جهت ما وضعیت بی سابقه ای را داریم.
در پاسخ سوال شما باید بگویم بله. اصلا نقطه قوت این چیزی که اخیرا در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید و در نوبت صحن است، قسمت نظارتی آن است. قسمتی که اقتدار نظارتی را برای بانک مرکزی فراهم می کند، قواعد گزیر، انحلال و شکستگی که برای بانکها برای اولین بار عملا در کشور پیشنهاد شده و به تصویب رسید، قواعدی که برای مدیریت تعارض منافع بین بانکها و بانک مرکزی است و کلا ابعاد استقلال و اقتدار نظارتی بانک مرکزی به شدت در آن پررنگ شده و نقطه قوت این مصوبه محسوب می شود.
تسنیم: عده ای از کارشناسان اقتصادی متهم اصلی اضافه برداشت بانک ها را تسهیلات تکلیفی می دانند. درمقابل دسته ای دیگر با این چنین استدلال می کنند که با توجه به سهم بیشتر بانک های خصوصی در اضافه برداشت و سهم بیشتر آن ها در بازار بین بانکی به عنوان قرض گیرنده، متهم اصلی اضافه برداشت بانک های خصوصی و تسهیلات غیر متعارف آن ها است. قضاوت شما در این باره چیست؟
انتساب اضافه برداشت بانک ها به تسهیلات تکلیفی آدرس غلط است
روحانی: اینکه اضافه برداشت بانکها ریشه اش چیست یک بحث فنی خیلی مفصلی است و بستگی به شرایط زمانی دارد. یعنی ما مثلا در نیمه اول دهه 90 مواجه بودیم با اضافه برداشت های عجیب و غریب بانکها از بانک مرکزی که دائما این اضافه برداشت ها به خط اعتباری تبدیل می شد. یعنی خیلی ساده فرض کنید یک نفری آمده از شما دزدی کرده شما حلالش بکنید دوباره می آید و یک چیز دیگری از شما بر می دارد و شما حلال میکنید میگویید استفاده که کردید برگردانید.
تسنیم: خط اعتباری بانک مرکزی برای بانکهای دولتی بود یا خصوصی ها هم بود؟
روحانی: برای همه بانکها بود، برای بانکهای خصوصی بیشتر بود و هنوز هم همینطور است. منتهی اینکه بخواهیم کل این مسئله را تقلیل بدهیم به تسهیلات تکلیفی به نظرم یک اشتباه فاحش است یا اگر بخواهیم بدبینانه نگاه کنیم انحراف اذهان از علت اصلی ماجرا است. اضافه برداشتهایمان بر اساس تک تک بانکها میشود گفت که چیست، مثلا بانکی داریم که اضافه برداشت آن صرفا بخاطر این است که این بانک تاسیس شده برای تامین مالی چند پروژه مشخص، یا تامین مالی یک خاندان مشخص. هزینههای آنها و سرمایه گذاری آنها از محل اضافه برداشت از بانک مرکزی دارد تامین میشود، هیچ ربطی هم به تسهیلات تکلیفی ندارد و خود آن بانک است که تصمیم می گیرد برای اینکه تسهیلات را کجا بدهد یا کجا سرمایه گذاری کند.
یک بانک دیگری دائما برای پرداخت حقوق بازنشسته ها دارد اضافه برداشت انجام میدهد. به دلیل اینکه صندوقهای خودش را به درستی نتوانسته مدیریت بکند از محل اضافه برداشت این بانک مخارج خود را تامین می کند. میخواهم بگویم تک تک بانکها دلایل مشخصی برای اضافه برداشت دارند. یک بانکی اصلا بانک متوقف است. اصطلاحا یعنی این بانک در واقع همین الان سرمایه اش منفی است و خیلی هم منفی است و دیگر توسعه فعالیت بانکداری اساسا اجازه ندارد بدهد و نمیتواند بدهد، یعنی اصلا تسهیلات جدید نمیتواند بدهد ولی برای پرداخت حقوق کارکنان آن بانک از بانک مرکزی اضافه برداشت میکند. این موارد چه ربطی به تسهیلات تکلیفی دارد؟ لذا من فکر میکنم که آن افرادی که این حرف را می زنند که اضافه برداشتها علتش تسهیلات تکلیفی است یا آشناییشان نسبت به نظام بانکی خیلی ضعیف است یا نه، آشنایی خوبی دارند و فقط می خواهند اذهان را منحرف کنند.
حالا اینکه تسهیلات تکلیفی نقشش چیست؟ تسهیلات تکلیفی را باید چند دسته بکنیم و در مورد آن بحث بکنیم. یک موقع ما می گوییم که قانون تکلیف می کند به بانکها که معادل سپرده های قرض الحسنه، باید تسهیلات قرض الحسنه بدهید، این یک جور تسهیلات تکلیفی است. از نظر بنده به لحاظ اقتصادی هیچ مشکلی هم ایجاد نمی کند اگر در حدود ظرفیت قرض الحسنه بانکی باشد. چون سپرده های با هزینه صفر تجهیز شده برای بانک و قانون دارد تصمیم می گیرد که این سپرده های که قانون گفته با هزینه صفر تجهیز بشود با درآمد صفر تخصیص پیدا بکند به مصارفی مثل ازدواج، فرزند آوری و... و نگاه هم که می کنیم نرخ نکول یا عدم برگشت این تسهیلات بسیار پایین است. این تسهیلات تسهیلات خرد است، ضامن و وثیقه و... که الی ماشاءالله بانکها می گیرند. لذا این تسهیلات اساسا اشکالی و مشکلی برای بانکها ایجاد نمی کند.
منتهی یک سنخ دیگری از تسهیلات ما داریم که آنها را هم اصطلاحا به تسهیلات تکلیفی می گویند. برای اینکه قاطی نشود با آن مسئله اولی که عرض کردم، به آن ها می گویم تسهیلات تحمیلی یا موضوعاتی که بخاطر روابط، یک آدم مقام دولتی یا مجلسی یک کسی را معرفی می کند و به بانک می گوید به این آدم که مثلا کارآفرین است تسهیلاتِ بدون وثیقه بدهد. بانک هم حالا به هر دلیلی یا مثلا فسادی که رخ می دهد یا رخ نمیدهد یا هرچی، آن تسهیلات را می دهد و آن شخص پول را برنمی گرداند. این را نباید دیگر اسمش را تسهیلات تکلیفی بگذاریم. این اتفاقا تسهیلاتی است که به روشهای سیاسی یا فساد به بانک تحمیل می شود. اگر ساختار حاکمیت شرکتی بانک درست بود، اگر نظارتهای بانک مرکزی جدی بود اساسا این اتفاقها نمی افتاد.
تسنیم: گروهی معقتدند با رعایت قوانین احتیاطی نظیر کفایت سرمایه و افزایش نظارت ها میتوان کیفیت تسهیلات یا به تعبیری ارتباط خلق پول با بخش حقیقی را افزایش داد در مقابل گروهی قوانین احتیاطی را کافی نداسته و خواستار دخالت بیشتر دولت تحت عنوان سیاست هدایت اعتبار برای رشد اثربخشی بیشتر هستند. تحلیل شما در خصوص افزایش کیفیت تسهیلات چیست؟
هدایت اعتبار جزء ضرورت های فعلی اقتصاد ایران است
روحانی: اینکه اگر ما مجموعه ای از شرایط را در اقتصاد داشته باشیم تخصیص بهینه بدون مداخلات مستقیم دولت میتواند اتفاق بیفتد حرف درستی است. منتهی آن مجموعه شرایط، اصل موضوع است. آن مجموعه شرایط هم همه اش به نظام بانکی برنمی گردد، مثال بخواهم عرض کنم وقتی نظام مالیاتی طوری طراحی شده که مالیات ستانی عمده شما از بخش شفاف و شرکتها و آنهایی که در قالب شخص حقوقی فعالیت می کنند است و از آن طرف مالیات بر دارایی مثل املاک و مستقلات و... یا مثل مالیات بر ارزش زمین و از آن طرف مالیات بر اشخاص حقیقی که به آن می گوییم مالیات بر مجموع درآمد، به شدت ضعیف است و قسمت غیر شفاف اقتصاد هم بزرگ است در این شرایط اگر تخصیص منابع مالی را رها کنید طبیعتا انگیزه ندارد به سمت تولید شفاف در قالب شرکت برود. به سمت سرمایه گذاری در زمین و مسکن که می تواند کاملا غیرشفاف باشد میرود، جایی که رصد نشود مالیات هم نپردازد و از آن طرف می رود به سمت فعالیت های خرد در قالب اشخاص حقیقی که باز آنها هم امکان رصدشان وجود ندارد. این یک مثال بود، نظام مالیاتی اگر ضعیف باشد تخصیص بهینه منابع مالی در اقتصاد لزوما اتفاق نمی افتد.
پس اصل حرف را قبول دارم اما مشروط بر اینکه مجموعه ای از پیش نیازها را داشته باشیم. الان که نگاه می کنیم آن پیش نیازها را نداریم. حتما باید به سمتش حرکت کنیم. همین الان مجلس هم دارد به سمت آن حرکت می کند مثل طرح مالیات بر عایدی سرمایه که در کمیسیون اقتصادی تصویب شده و در نوبت صحن هست یا در واقع بحث مالیات بر مجموعه درآمد که در دولت دارد کار می شود و قرار است لایحه اش بیاید. اینها چیزهایی هست که نظام مالیاتی را اصلاح می کند و همان تمهید مقدماتی است که عرض کردم. ولی تا وقتی که ما اینها نداریم نمیتوانیم بگوییم اگر بانکها را رها بکنیم تخصیص منابع مالی را به صورت بهینه می دهند.
می گویند که اقل دلیل بر امکان شی وقوع آن است. الان داریم می بینیم که بانکی داریم با چندصدهزار میلیارد تومان سپرده ولی با بیش از 90 هزار میلیارد تومان زیان، این از کجا شکل گرفته است؟ رهایش کردیم این وضع به وجود آمده است. اگر تخصیص بهینه انجام می شد همچین وضعیتی در نمی آمد. پس در شرایط فعلی آن حرف را قبول ندارم و معتقد هستم که جهت دهی تسهیلات به سمت مقاصد مشخص جزء ضرورتهای فعلی است. حالا الان اصل بحث می شود که آن مقاصد مشخص کجاست. آیا مثلا اینکه ما بیاییم به بنگاه های زود بازده تسهیلات بدهیم کار خوبی است؟ تسهیلات اشتغالزا بدهیم به حوزه روستایی و عشایری آیا کار خوبی است؟ یعنی یک پول کلانی را که داریم خردش میکنیم بین آحاد ملت و میگوییم برو با این پول مثلا پنج تا گاو بخر و یک گاوداری درست کن یا برو دامداریات را توسعه بده یا تو برو با این پول دوتا چرخ خیاطی بخر و تولید کن تا اشتغال ایجاد شود، بعد آنها هم به اسم گاو و گوسفند و چرخ خیاطی پول را می گیرند و در املاک سرمایه گذاری می کنند، اتفاقی که بارها افتاده است. این مدل مدل درست نیست.
جهت دهی تسهیلات باید به سمت پروژه های بزرگ مقیاسی که اولویت توسعه کشور است باشد، اولویت توسعه هم توسعه درآمدزا است. مثلا فرض کنید حوزه حمل و نقل خیلی قابلیت توسعه دارد، نیاز به فناوری آنچنان پیشرفته ای هم ندارد به شدت هم میتواند درآمدزا باشد. حتی میتواند درآمد ارزی داشته باشد. پروژه های کلان مقیاس این حوزه می تواند با منابع مالی بانکها تامین مالی بشود. قابل نظارت هم است، انحراف منابع را شما میتوانید با نظارت در آن به شدت کاهش دهید. خودش لوکوموتیو بخشهای مولد دیگر اقتصاد میشود. لذا با این مدل از هدایت اعتبار کاملا موافقم و نیاز امروز کشور میبینم اما یک بستری نهادی می خواهد که تضمین کننده عدم انحراف باشد.
تسنیم: منظور از نهادی که می فرمایید چیست؟
روحانی: بستر نهادی که عرض می کنم یعنی مجموعه ای از شرایطی که تصمیم گیری در مورد آن پروژه ها کلان مقیاس در چه سازوکاری اتفاق بیفتد. آیا برای جهت دهی به تسهیلات، مثل طرحهای عمرانی فعلی بیایم پروسه دولت و مجلس را طی کنیم؟ که هرکدام در هر مرحله ای زوایدی بهش اضافه و بار می شود که لزوما هم اقتصادی نیست و خروجیاش می شود طرحهای بزرگ نیمه تمام عمرانی که همین الان هم اگر آن ها را مفت به بخش خصوصی بدهیم برای کشور برد است. آیا این اتفاق بیفتد یا یک پروسه مجزایی برای تشخیص آن پروژه ها باید طراحی کنیم؟ یک پروژه مجزا برای نظارت بر نحوه تخصیص منابع و عملکرد منابع در آن حوزه ها.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: اضافه برداشت بانک ها خصوصی سازی بانک ها تسهیلات تکلیفی اضافه برداشت ها بانکداری خصوصی بانک های خصوصی کیفیت تسهیلات خصوصی سازی برای بانک ها اقتصاد کشور منابع مالی نظام بانکی بانک خصوصی بانک مرکزی بدهی بانک پروژه ها جهت دهی سال بعد خلق پول
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۵۴۸۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افراد حاکم بر تلویزیون سرمایهها را از بین بردند/ گفتگو
نامزد انتخابات مجلس گفت: بنده در انتخابات مجلس ثبت نام کردم. شورای ائتلاف گفت که شما کار خاصی نکنید. همه کارها با ما خواهد بود و معتقد بودند هرکس در لیست ائتلاف باشد رای میآورد که این لیست هم رای نیاورد. - اخبار سیاسی -
گروه پارلمانی خبرگزاری تسنیم- محمد مهدی احمدی:علی اصغر پورمحمدی سالیان زیادی در عرصه فرهنگ و هنر حضور داشته اما عمده شناخت از وی به زمان حضورش در تلویزیون باز میگردد که در آنجا به «حاج اصغر» معروف بود و چندین سال مدیریت شبکههای پنج و سه و معاونت سیمای سازمان صدا و سیما را بین سالهای 1393 تا 1395 بر عهده داشت.
او فرزند شیخ عباس پورمحمدی از روحانیان برجسته رفسنجان و برادر ابوذر پورمحمدی تهیهکننده سینماست. وی همچنین پسر عموی مصطفی پورمحمدی، وزیر پیشین دادگستری است. سید محمد حسینی وزیر سابق ارشاد و معاون پارلمانی فعلی رئیس جمهور نیز همسر خواهر او است.
علی اصغر پورمحمدی اکنون کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی است و با توجه به منتخب نشدن در دوره اول قرار است شانس خود را در دوره دوم انتخابات مجلس امتحان کند. در همین راستا گفتگویی با وی داشتیم که متن آن در ادامه میآید.
اعلام لیست شورای ائتلاف و جبهه پایداری در دور دوم انتخابات
استخاره مانع حضور من در رفسنجان شد
تسنیم: شما سالها در تلویزیون حضور داشتید و برای خیلیها شخصیت شناخته شده ای هستید، چطور شد که تصمیم گرفتید برای حضور در مجلس شورای اسلامی کاندیدا شوید؟
هیچگاه به ذهنم خطور نمیکرد که بخواهم وارد مجلس بشوم. البته همیشه دغدغه داشتم که ما به قوانین خوب نیاز داریم به ویژه در حوزه رسانه. یک بار در گذشته در سال 66، برای مجلس سوم از رفسنجان کاندیدا شدم که 24 هزار رای آوردم اما نتوانستم وارد مجلس بشوم.
از آن زمان تاکنون دیگر کاری به کار سیاست نداشتم تا اینکه برای انتخابات مجلس دوازدهم افرادی به بنده پیشنهاد دادند که در انتخابات شرکت کنم. این نکته جالب را هم بگویم که تا روز آخر هیچ کسی حتی خانواده خودم هم از حضور و شرکت من در انتخابات خبر نداشتند.
این موضوع را هم یادآور شوم که بنده از یک خانواده سیاسی میآیم. یعنی در زمان قبل از انقلاب، پدر بنده جزء یکی از افراد تأثیرگذار در کرمان بود و حتی چندین بار میزبان آیت الله خامنهای در کرمان بودیم. پس با سیاست ناآشنا نیستم.
تسنیم: چرا شما از تهران ثبت نام کردید؟
همان افرادی که به بنده پیشنهاد دادند که در انتخابات شرکت کنم همان افراد نیز گفتند که بهتر است از تهران ثبت نام کنم. دلیل هم داشتند چون معتقد بودند رویکردهای من عمدتاً ملی است و حضور بنده در مجلس مهم خواهد بود و اینکه از کدام حوزه انتخابیه باشد در اولویت بعدی بود.
تسنیم: دوست نداشتید از کرمان یا رفسنجان بیاید؟
دوست داشتم و بعدش میخواستم بروم رفسنجان اما نشد.
تسنیم: آنجا خیلی راحتتر میتوانستید رای بیاورید نسبت به تهران؟
استخاره کردم و خوب نیامد. شاید راحت نبوده چون روند شهرستانها متفاوت است و در این دوره پول خیلی خرج کردند.
در خیلی از شهرها بیش از حد هزینه کردند. به نظر بنده خوب هم نبود. ولی عرض کردم رای آوردن در شهرستانها شرایط متفاوتی دارد؛ زیرا زمان، تبلیغات رو در رو و هزینه میخواهد.
به هر حال بنده در انتخابات ثبت نام کردم. شورای ائتلاف گفت که شما کار خاصی نکنید. همه کارها با ما خواهد بود و معتقد بودند هرکس در لیست ائتلاف باشد رای میآورد که این لیست هم رای نیاورد.
در حال حاضر در کشور خیلی ناهماهنگی وجود دارد
تسنیم: اگر در انتخابات رای بیاورید، مهمترین هدف و اولویتتان در مجلس چه خواهد بود؟
اولویت اصلی تقویت اقتدار و قاعدهمند کردن اقدامات مجلس شورای اسلامی است. یعنی حرکت بر مدار قوانین بالادستی، مثل قانون هفتم توسعه. گام بعدی پیگیری اجرای قوانین مصوب و تقویت رویکرد نظارتی مجلس و اولویت مهم دیگر تدوین قوانین هوشمندانه در حوزههای فرهنگی و رسانهای. در حال حاضر در کشور خیلی ناهماهنگی وجود دارد.
تسنیم: این ناهماهنگیها در کجاهاست؟
در خیلی جاها. اصلاً یکی از مشکلات اصلی کشور ما ناهماهنگی بین بخشهای مختلف است. همه قوا باید هماهنگ باشند. ما در ایران کلاً ناهماهنگی زیاد داریم. فرض کنید وزارت نیرو بین آب و برق با هم کری میخوانند.
در همین صداوسیما، مثلاً در یکی از بازیهای جام جهانی، ابتدا سیگنال به نودال سازمان در تلویزیون میآید بعد به نودال پخش شبکه ارسال میشود نودال پخش معتقد بود سیگنال را فرستاده است، اما نودال شبکه دریافت نکرده. هر دو برای یک واحد فنی بودند ولی یک رقابتها و یک کریخوانی با هم داشتند.
یکی دیگر از چیزهایی که در ایران از آن رنج میبریم بینظمی است.
تسنیم: در عرصه فرهنگی چطور؟
در عرصه فرهنگی هم همینطور است. یعنی اگه ساده بخواهم بگویم اکنون فرهنگ کشور صاحب ندارد. تحلیل این موضوع زمان بیشتری میخواهد. زمانی صداوسیما و رئیس صداوسیما مهم بود. هنرمندان زیر پوشش آن بودند و همه او را به عنوان یک عنصر فرهنگی قبول داشتند، بعدش رو به افول گذاشت.
اکنون وزیر ارشاد فعلی که آدم فعال و خوبی هم هستند، آیا میشود گفت که ایشان پدر یا متولی هنرمندان و اهل فرهنگ هست؟ یا رئیس تلویزیون یا سایر مسئولان فرهنگی! به غیر از خود مقام معظم رهبری که بخش زیادی از فرهنگیها، متدینین رسانه، هنر و ادب، رادیو و تلویزیون، سینما و تئاتر و موسیقی ایشان را قبول دارند، کسی نتوانسته مرجعیت کافی برای مقبولیت هنرمندان متعهد را داشته باشد.
هنر دامنه وسیعی دارد و خلاصه به 4 تا سلبریتی نمیشود
تسنیم: شما اگر وارد مجلس شوید، راهکار و برنامهای برای سروسامان دادن به عرصه فرهنگی کشور دارید؟ چون احتمالاً با توجه به سابقهتان شما به کمیسیون فرهنگی خواهید رفت. آیا برنامهای دارید؟
وقتی بحث فرهنگ و هنر میشود، نباید فقط به یاد 4 تا هنرمند بفتیم، فرهنگ یک واژه وسیعتر و یک چیز مهمتر است. وقتی میگوییم فرهنگ یعنی نوع لباس پوشیدن، اسم بچه، اسم مغازه، نام و نشان، نحوه غذا خوردن، نحوه چیدمان میز و صندلیمان، نقشه ساختمانها، نوع ساختن فضاهای سبز، گفتار و رفتار، ادبیات، شعر، رمان و موسیقی، تئاتر و... همه اینها را در بر میگیرد.
پس فرهنگ دامنه وسیعی است اینکه برای فرهنگ چه کردیم و چه میخواهیم بکنیم، این بحثی نیست که بگوییم این را انجام بدهیم خوب است و آن را انجام ندهیم بد است. من با توجه به تحصیلات و تحقیقاتم در حوزه جامعهشناسی و 40 سال تجربه عملی در حوزه فرهنگ و هنر و مدیریت لایههای مختلف این حوزه، برنامه مفصلی برای تدوین ضوابط و قوانین مؤثر و کارساز دارم که در عین هماهنگی با آرمانهای انقلاب اسلامی ایران، مورد قبول جامعه عظیم فرهنگی و هنری هم باشد.
تسنیم: شما با هنرمندان زیادی کار کردید. مشکل اساسی هنرمندان اکنون بحث بیمه است و همچنین معیشت، مثلاً در زمان کرونا شاهد بودیم که چقدر به مشکل خوردند، مجلس آینده با حضور شما آیا اتفاقاتی برای هنرمندان رقم خواهد زد؟
انشاءالله اگر وارد مجلس بشوم برای این امور تلاش خواهم کرد. اهالی فرهنگ یک طیف خیلی وسیعی هستند و متأسفانه 90 درصد از اهالی فرهنگ هم از لحاظ معیشتی و هم از لحاظ بیمهای مشکل دارند. چه خانم و چه آقا. شما نگاه نکنید که 4 تا چهره که در بیلبورد یا سینما و تلویزیون پولهای کلانی در میآورند؛ اغلب هنرمندان با مشکلات جدی مواجهه هستند.
به هر حال تا اهالی فرهنگ زنده هستند باید به دادشان برسیم. وقتی میگوییم اهالی فرهنگ خیال میکنند باید در تهران باشد، کسی که در زاهدان، ایرانشهر، زابل، مریوان، سرخس و حاشیه کویر هست نیز جزء اهالی فرهنگ و هنر محسوب میشود و مهماند.
تسنیم: چه شد که در انتخابات اسفندماه یک لیست رای نیاورد و شاهد چند دستگی در انتخابات بودیم؟
چندین موضوع هست. دوست ندارم فعلاً رسانهای بشود. یک سری مسائل پشت پرده و یکسری اقدامات ناشیانه و رویکردهای تفرقه افکنانه بود.
تسنیم: امکان دارد که در انتخابات روز جمعه شاهد چنین اتفاقاتی باشیم؟
فکر نکنم! چون مقام معظم رهبری توصیه کردند که اختلاف افکنی نشود. افراد و گروههایی که التزام عملی به ولی فقیه دارند باید از این فرمان اطاعت کنند.
انتخابات اسفندماه پشت پردههایی داشت
تسنیم: این پشت پردهها در انتخابات اثرگذار خواهند بود؟
شاید اثرگذار باشند، اما دوست داریم مردم مشارکت داشته باشند و سطح مشارکت خیلی پایین نباشد. شهرداری هم شاید لیست ندهد. چون دفعه اول لیست داد. به شهرداری تهران و شخص شهردار نیز تذکر دادند که چرا لیست دادید؟ و چرا در انتخابات ورود پیدا کردید؟
تسنیم: چقدر شما امیدوار هستید که رای بیاورید؟
امید من به خدا و تصمیم هوشمندانه نیروهای انقلابی است. من در دور اول کار تبلیغاتی نکردم. ستاد هم نداشتم، پول هم خرج نکردم در دور دوم هم رویه همین است.
تسنیم: چقدر امیدوار هستید؟
امیدمان به خدا هست.
تسنیم: در خیلی از این سالها بحثهایی را مطرح کردند که همه میگویند که ما در رسانه ضعیف هستیم اما یک طرح مدونی که قابل مطرح باشد نبود تا به قانون تبدیل و اجرایی شود. شما در عرصه فرهنگ کار اجرایی کردید، با باگها و نکاتی که باعث میشود قوانین ما دست نخورده باقی بماند در مرحله اجرا کاملاً اشراف دارید. آیا برنامهای دارید اگر در مجلس دوازدهم به عنوان نماینده تهران باشید این موضوع را اجرایی کنید؟
ما درباره چند موضوع در ایران مشکل داریم، مثلاً هیچ قانون مدونی برای خبرگزاریها نداریم. شنیدید میگویند در ایران خبرگزاری، روزنامه و خط هوایی زیاد است!
در ایران روزنامه خیلی زیاد داریم خبرگزاری هم همین طور. باید این موضوعات حساب کتاب داشته باشد. البته به رانت تبدیل نشود. ما برای صداوسیما هم قانون خوب میخواهیم و هم برای شبکههای مجازی. اساسنامههای صداوسیما و شبکههای اجتماعی و چگونگی شکلگیری آنها باید حتماً مصوب شود. تدوین قوانین جامع و به روز گام اول در ساماندهی بخش رسانهای و فرهنگی است.
تسنیم: چالشهای آقای پورمحمدی در دوران حضور در تلویزیون چه بود؟
چالشها زیاد بود. ( با خنده)
اولاً بنده با خیلیها در رادیو و تلویزیون دعوا کردم. از رده پایین تا بالا. البته بگویم تمام جر و بحثها و عصبانیتها به این خاطر بود که فقط کار پیش برود. مثلاً اگر در زیرنویس یک کلمه غلط املایی بود یا یک مجری میخواست ادا و اطوار در بیاورد که زننده باشد، برخورد میشد.
بنده برای تمام لحظات رادیو و تلویزیون ارزش قائل بودم و هستم و معتقدم هیچ ساعت از تلویزیون بیارزش نیست. مثلاً زمانی میخواستیم برنامه سمت خدا را روی آنتن ببریم دنبال زمان پخش بودیم که آیا نزدیک اذان مغرب باشد یا اذان صبح و یا ظهر؟ بعد به این نتیجه رسیدیم که بعد از اذان ظهر باشد. حالا بگوییم چون ظهر پخش میشود ارزشمند نیست؟ نه خیلی ارزشمند بود. اکنون سمت خدا یکی از بهترین برنامههای معارفی تلویزیون است.
از عادل فردوسیپور که با او دعوا زیادم کردم تا احسان علیخانی، رضا رشیدپور و فرزاد حسنی با همه این افراد دعوا کردم. تنها فردی که دعوا نکردم نجمالدین شریعتی بود.(خنده) اما الان همه آنها به من لطف دارند چون میدانستند که این دعواها یک دعوای شخصی نیست، بلکه برای بهتر شدن است. بالاخره مدیر اگر دانش و سواد حوزه مدیریتی خود را داشته باشد، قدرت مدیریت او مشروع میشود و قدرت مشروع مدیر را مقتدر میکند.
تسنیم: چه شد که صدا و سیمایی که ماه رمضان ماه عسل داشت الان به جایی رسیده که هر کاری میکند نمیتواند مخاطب جذب کند؟ مشکل اساسی چیست آیا مشکل مدیریتی است؟ و چه اتفاقی افتاده است که شاهد افول و تلویزیون هستیم؟
چندین عامل بهم پیوسته دارد. یکی اینکه کارکرد تلویزیون در جهان تغییر کرده است. شاید بگویید چرا مردم از گاری دیگر استفاده نمیکنند؟ چرا چرخ دستی کم شده؟ چون وانت آمده است. از این رو کارکرد تلویزیون در ایران و جهان تغییر کرده است. معدل و میانگین تماشای تلویزیون در ایران همیشه بالاتر از جهانی بود. از این رو کارکرد تلویزیون عوض شده و جای آن را موبایل گرفته است. یعنی یک نفر میتواند با یک گوشی از اینجا تا بندرعباس سرگرم بشود. در همین گوشی نیز میتواند کتاب هم بخواند. لذا تلویزیون موفق در قالبهای رسانهای نوین باید حضور مؤثر داشته باشد.
دومین عامل اینکه هزینههای ساخت برنامه در ایران و جهان بالا رفته است و مثل سابق نیست.
سوم اینکه ما دیگر انحصاری نیستیم، تلویزیون یک زمانی انحصاری بود، یعنی اگر برنامه پاورچین ساخته میشد تنها طنز کشور بود و همه میدیدند. مثلاً سریالهای نرگس یا دلنوازان پخش میکردیم همه مردم میدیدند. حتی در پارکها کنار هم مینشستند و تماشا میکردند. واقعاً خیابان خلوتکن بود. اما الان اینگونه نیست هر کسی هر چی دلش میخواهد در خانه تماشا میکند. پس الان ما دیگر انحصاری نیستیم، رقبای بزرگ داخلی و خارجی داریم. آن کسی که زبان میداند خارجی میبیند آن کسی هم که نمیداند به برنامههایی که زیرنویس فارسی دارد یا کلاً فارسی هستند مراجعه میکند.
مسأله بعدی، سرمایه اصلی تلویزیون مخاطب و نیروی انسانی کارآمد است ما در این زمینهها متأسفانه ضربه خوردهایم. بنده در اواخر دوره آقای ضرغامی گفتم اگر ما شبکه 5 را از دست بدهیم یک ترک در میزان مخاطب وارد بشود و از بین میرود. این موضوع را بارها گفتم. یک روزی شبکه 5 انتخاب اول بود. حداقل در دورهای که بنده بودم و همچنین در دورهای که آقای مفید بود.
سه سالی که آنجا بودم، در تمام ساعات این شبکه اول بود. سریالهایی نظیر پشت کنکوریها و پاورچین را داشتیم و برنامههای جشن رمضان را تدارک دیده بودیم و مردم از غروب آفتاب تا یک بامداد پای تلویزیون بودند. چرا الان مخاطب نداریم؟ اولاً که پاشنه آشیل تلویزیون نداشتن سریال خوب است. اکنون و در همین سالهایی که گذشت. یعنی در 10 سال گذشته. ما سریالهای خوبی در تلویزیون نداشتیم.
افراد حاکم بر تلویزیون سرمایهها را از بین بردند
افرادی که که الان حاکم بر تلویزیون، برنامههای تلویزیونی و اتاق فکرها هستند، به نظر بنده نمیتوانند مشکل تلویزیونی را حل کنند؛ زیرا توان این کار را ندارند. زمان آقای سرافراز، ایشان معتقد بود که نمیخواهد شبکه 5 سریال پخش کند و فقط شبکههای یک و سه کافی است و بیان میداشت که چرا میخواهید 4 شبکه سریال پخش کند که 4 تا سریال ضعیف و بیخودی باشد به جای آن دو شبکه سریال پخش کند، اما قوی، این نظریه آقای سرافراز هم موفق نشد. اکنون هم نظریاتی در دوره جدید تلویزیون مطرح است که موفق نخواهد بود. چون مشکل جای دیگری است.
از طرف دیگر ما نتوانستیم نقش پدرانه صدا و سیما و نقش مرجع بودن آن را بر روی نویسندگان، تهیهکنندگان و هنرمندان ایفا بکنیم. این هم ضعف بعدی تلویزیون است. خیلی از هنرمندان و سازندگان برنامههای تلویزیون که از این خانه دور هستند هنوز هم تلویزیون را دوست دارند و برای آن احترام قائلاند، اما برخی از تصمیمگیران و تصمیمسازان باعث از بین رفتن این سرمایهها شدند که این باعث ضربه خوردن تلویزیون شد و مخاطب از دست رفت و شاید هم هرگز برنگردد.
تسنیم: تعامل شما با شخصیتها و با سرمایههای تلویزیون خوب بود، الان هم همینطور هست چه شد که این حفظ نشد؟
تعامل با دو گروه خیلی سخت است؛ با چهرهها تعامل خیلی سخت است. با ورزشکاران هم همینطور، ما کی میتوانیم زورمان به چهرههای بزرگ برسد موقعی که خودمان به لحاظ اجتماعی، فرهنگی و عقل و فهم و درایت یا همسطح آنها یا بالاتر باشیم. وقتی مدیر خبر کرمان بودم طوری کار و تعامل میکردم که کارمندان خبر نگویند این بیسواد است. در مدیریت شبکه هم همینطور.
مدیر فرهنگی باید گوش شنوایی داشته باشد. مطالعه کند و بعد از اینکه فهم حداکثری نسبت به موضوع داشت، اقدام جسورانه انجام دهد.
تسنیم: یعنی الان تعامل خوبی وجود ندارد؟
مفاهمه و گفتگو و تعامل زمانی بوجود میآید که شما با عناصر فرهنگی یا همسطح یا بالاتر باشید.
البته قرار نیست یک مدیر رسانه از جزئیات همه چیز سر در بیاورد ولی باید مرجعیت کلی در امور فرهنگی و رسانهای داشته باشد. تعامل زمانی اتفاق میافتد که علاوه بر رئیس، تیم مدیریتی نیز سطح فرهنگی و رسانهای قابل قبولی داشته باشند وگرنه اصحاب بزرگ فرهنگی و رسانه با افراد ضعیف یا به اصطلاح کوچک کار نمیکنند و اگر هم پولی وجود داشت و کاری انجام شد، این تعامل و همکاری مؤثر نخواهد بود چون محصول فرهنگی حاصل هماندیشی است نه سفارش کالای تولیدی و تجاری!
تسنیم: چطور در طول این مدت مدیریتتان توانستید تمام این موارد را هماهنگ کنید؟
یک جاهایی باید کوتاه میآمدم و یک جاهایی باید هماهنگ میشدم. عرض کردم حوزه فرهنگ، حوزه تعامل و هماندیشی است و شما باید بلد باشی در نهایت انعطاف، اقتدار هم داشته باشی.
دوران آقایان لاریجانی و ضرغامی بهترین دوران تلویزیون بود
تسنیم: بر اساس برآوردها میگفتند که بهترین دوره، دوره آقای لاریجانی و ضرغامی بود. یعنی تعاملات خوبی با هنرمندان رخ میداد، اما بعد از آقای ضرغامی این موضوع تغییر کرد. چرا چنین اتفاقی افتاد؟
با حرف شما موافق هستم، ولی آن موقع تلویزیون بیرقیب بود و هنرمندان مقید به تعامل بودند. الان فضا متفاوت شده، لذا هنر ما این است در این مقطع بتوانیم از سرمایههای خودمان بهره بگیریم.
رفتار فردوسی پور برای من مهم نبود
تسنیم: اخیراً در انتخابات شما یک ویدیو از آقای فردوسی پور منتشر کردید که حاشیه ساز شد ماجرای آن چه بود؟
با پخش آن موافق نبودم دوستان ما پخش کرده بودند که برای یک مراسم قدیمی بود. بسیاری از هنرمندان و اصحاب فرهنگ و رسانه به من لطف داشتند که آقای فردوسیپور هم آن رفتار را کرد که خیلی مهم نبود. اینها بیشتر میخواستند خبرسازی بکنند.
انتهای پیام/